جدول جو
جدول جو

معنی سالار قوم - جستجوی لغت در جدول جو

سالار قوم
(رِ قَ / قُو)
رئیس و مهتر قوم. (ناظم الاطباء). سرلشکر. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه شهرستان قوچان، واقع در 24هزارگزی شمال باختری قوچان و سر راه مالرو عمومی قوچان، هوای آن سرد و دارای 398 تن سکنه است، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات، انگور و شغل اهالی زراعت است و راه آن اتومبیل رو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا